غلامرضاسازگار
فضای شهرمدینه دوباره روحانی است
نماز پنجره هایش چقدر عرفانی است
مگر چه عید بزرگی رسیده که امشب
در آسمان و فلک جشن نور افشانی است
عجب شبی ! همه جا ریسه بسته جبرائیل
عجب شبی ! همه ی کهکشان چراغانی است
ولیمه می دهد امشب پیمبر رحمت
چقدر سفره ی این بزم پهن و طولانی است !
فرشته ها سرشان گرم رقص و…؛ میکائیل
به فکر پخت و پز ِ سوروساتِ مهمانی است
درون سفره مِی ناب و ساغر آوردند
کلیم و خضر دلی از عزا در آوردند
ستاره ها همه بی تاب دیدن داماد
گرفته اند حسودان کور دل غمباد
وضو گرفته و با احترام باید گفت:
-جناب حضرت داماد ، شاخه ی شمشاد-
تمام آینه های مدینه غش کردند
نگاه فاطمه تا در نگاه شان افتاد
کلید باغ جنان را خدا مراسم عقد
به این عروس سر ِ سفره زیر لفظی داد
ترانه ی لب داوود خوش صدا این است:
علی و فاطمه پیوندتان مبارک باد
خدا به حور و ملک گفت تا که دف بزنند
بس است گفتن تسبیح و ذکر، کف بزنند
وحید قاسمی
*******************
دست خدا چو دست به سوی خدا گرفت
در اصل مصطفی زعلی اذن را گرفت
دیدند خواستگار علی بود ظاهراً
یک روح بود عشق ولی در دوتا بدن
زهرا اگر نشست علی هم به پیش رفت
الحق علی به خواستگاری خویش رفت
زهرا همان علی ست ولی در پس حجاب
غیر از بلی چه چیز به حیدر دهد جواب؟
تو حیدری و هرچه که فریاد زد سروش
پیدا نشد برای تو در عرش ساق دوش
بی ساق دوش آمده بر دوش ذوالفقار
دست خدا نموده به پا کفش وصله دار
دنیا شنید گرچه ز لب های مصطفی
در اصل خطبه خواند برای شما خدا
چون در شب زفاف شما فرش می شود
با این دلیل عرش خدا عرش می شود
سابیده اند قند ستاره به تور ابر
در عقد هم شدند دوتا رشته کوه صبر
زَوّجتُ عشق جزء سپاه علی در آ
اَنکَحتُ فاطمه به نکاح علی در آ
از تو بهشت تا که جوابت بلی شود
با تو علی میان خلایق علی شود
در بند تو زده پدر خاک را خدا
عقد تو کرده جمله ی “لولاک” را خدا
کردند اشک های علی را محاسبه
مهریه ی تو آب شد عندالمطالبه
آتش گرفت علقمه و نیل گُر گرفت
هذا موکّلی پر جبریل گُر گرفت
دم رفت توی سینه ولی بازدم رسید
دست علی و فاطمه کم کم به هم رسید…
مهدی رحیمی
*********************
هوای سینه ی دنیا چو عرش اعلاء بود
و نور عشق میان زمین و بالا بود
مدیحه خوانی داوود می رسد امشب
در این شبی که شفق همنوای دریا بود
دل زمین خدا شوق پر کشیدن داشت
و آن کرانه که در اوج ناکجاها بود
می نشست حضرت موسی به تور عشق علی
و شور و شوق دگر در دل مسیحا بود
تمامی شعف جلوه ی خداوندی
میان خنده ی پیغمبرش هویدا بود
نگاه خیره ی زهرا به چشم های علی
نگاه خیره ی حیدر به چشم زهرا بود
خرابی دل عالم شدست آبادش
خوشا به حال نبی که علیست دامادش
زمین بهشت خدا شد ز اعتبار علی
و ماه محور رخ و گردش مدار علی
همین که حضرت زهرا عروس مولا شد
نمانده بود به سینه دگر قرار علی
به نان هر شب حیدر مدینه محتاج است
از این به بعد که زهراست خانه دار علی
و با حضور قدم های مادر گلها
شکفت در دل خانه گل بهار علی
برای جنگ علی ذوالفقار لازم نیست
چرا که حضرت زهراست ذوالفقار علی
هزار همچو سلیمان در کنار خانه ی او
نشسته اند که باشند ریزه خوار علی
به پاش ریخت پیمبر تمام دنیا را
گذاشت در کف حیدر چو دست زهرا را
مسعود اصلانی
********************
از عالم بالا خبر آمد خبری بود
در عرش خدا حال و هوای دگری بود
در جشن عروسی دوتا دلبر و دلدار
بارید زشوق آنکه زاهل نظری بود
در عرش عروسی است و مهمان خدایند
داماد و عروس هم زملک دور و بری بود
سرمایه ی این زوج فقط مهر و محبت
هرچند که دارائیشان مختصری بود
زهرا فقط هم کفو علی بود ، همانکه
(سرتاقدمش چون پری از عیب بری بود)
بالاتر از انس و ملک و حوریه زهراست
اصلا نتوان گفت همانند پری بود
در وقت زفاف از سر شب این دوکبوتر
در حال مناجات خدا تا سحری بود
ابتر چه کسی گفت به پیغمبر خاتم ؟
کوری عدو ماحصلش دو پسری بود
اول حسن و بعد حسین ، بعد زنسلش
یعنی که همیشه به جهان تاج سری بود
دیگر چه نیازی به سپر بود علی را
از فاطمه بهتر مگر او را سپری بود!
می گفت علی با دل پر درد و پر از آه
هر وقت که از کوچه ی غم ها گذری بود
اوقات خوش آن بود که با فاطمه سر شد
در باقی عمر خون دل و چشم تری بود
ای فاطمه ای یاور نه ساله ی حیدر
رفتی و نگفتی که تو را همسفری بود
یاسر مسافر
********************
سرتاسر مدینه پر از شوق و شور بود
لبریز از طراوت و غرقِ سرور بود
از آسمان شهر پیمبر در آن پگاه
صد آسمان ملائکه گرم عبور بود
وقت نزولِ سورهی یاسین و هل أتی،
هنگامهی تجلی آیات نور بود
بال فرشته فرش قدمهای آفتاب
روبند ماهتاب ز گیسوی حور بود
عطر بهشت از نفس باغ می چکید
تا اوج عرش زمزمه های حضور بود
عالم از عطر یاس مدینه معطر است
پیوند آسمانی زهرا و حیدر است
می خواستند تا که بمانند یار هم
همدل ترین و هم نفس روزگار هم
بی زرق و برق ، سادهی ساده شروع شد
پیوند آسمانی شان در کنار هم
«سرمایه های اصلی شان مهر و عاطفه
بی اعتنا به ثروت و دار و ندار هم»
بر اعتماد شانهی هم تکیه داشتند
سنگ صبور یکدگر و راز دار هم
بودند هر پگاه دل انگیزتر ز عشق
گرم طلوع روشنِ خورشید وار هم
چشم بد از جمال دو خورشید دور باد
چشم حسودِ بد دل و بد خواه کور باد
هم ، ماورای حد تصور کمالشان
هم ، ماسوای ذهن و تخیل جلالشان
آنجا که سوخت بال و پر آسمانیان
بام نخستِ پر زدن و اوج بالشان
باید که درس زندگی آموخت تا ابد
از بوریای کهنه و ظرف سفالشان
در جام کوزه روشنی خمّ سلسبیل
کوثر شراب خانگی لایزالشان
کی می توان به واسطهی این مثالها
پرواز کرد تا افق بی مثالشان
آئینهی ظهور صفات خدا شدند
یاسین و نور شدند هل أتی شدند
بر شانه های عرش خدا خانه داشتند
نه نه ، که عرش را به روی شانه داشتند
این ساکنان عرش خدا از همان ازل
چشمی به چند روزهی دنیا نداشتند
هر چند داشت سفره شان نان خشکِ جو
اما همیشه خویِ کریمانه داشتند
سرشار از عشق و عاطفه و نور ِ معرفت
همواره لحظه های صمیمانه داشتند
گل داده بود باغِ بهشت امیدشان
یعنی چهار غنچهی ریحانه داشتند
ما جرعه نوش چشمهی جاریّ کوثریم
دلداده ایم ، شیعهی زهرا و حیدریم
یوسف رحیمی
**********************
عشق یعنی یکی درون دو تن
عشق یک روح رفته در دو بدن
عشق زهراست روبروی علی
نظر آنهم فقط به سوی علی
عشق راهی بدون خاتمه است
آخر، این راه، راهِ فاطمه است
فاطمه گفتم و دلم پر زد
باز شاعر به سیم آخر زد
زد دوباره دلی به این دریا
حسبنا الله و حسبنا زهرا
فاطمه قاب روبروی علی است
فاطمه غرق در وضوی علی است
فاطمه در کنار حیدر نه
فاطمه دختر پیمبر نه
خلق احمد به نور فاطمه بود
نور حیدر ظهور فاطمه بود
سیر لولاک آخرش زهراست
بی سبب نیست مادر باباست
یازده ماه دور گردن اوست
یازده گل به روی دامن اوست
یازده نور و یازده ساغر
یازده جوی جاری از کوثر
یازده عاشق از تبار علی
یازده عکس یادگار علی
یک دل او دارد و ازآن علی ست
فاطمه زور بازوان علی ست
یا علی بر لبش که جاری شد
برق زد عشق و ذوالفقاری شد
با تو تیغ علی دو دم دارد
با تو حیدر بگو چه کم دارد
دل شد از این حماسه بی پروا
حسبنا الله و حسبنا زهرا
قاسم صرافان
********************
یک مرد وزن مکمل هم در کنار هم
آیــینه وار هـــردو یشان بیـــقرار هم
مـعنای اصـلی لغـت خـانـواده انـــد
مست نگاه یکدلی و می گسار هم
این زندگی بنا شده بر پایه های عشق
بی اعـتنا به ثــروت و دار ونـدار هم
یک خـــانه محقر و یک قطـعه حصیر
سـرمایه های اصلی شان اعتبار هم
کانون گـرم پروش غنچه های یاس
پیــوندشان وقوع و طــلوع بهار هم
در آسـمان عـاطفه این ماه و آفتاب
چرخیـده اند تا به ابد در مدار هم
عاقد خـدا و مهریه آب و سکوت محض
آری شدند هم نــفس روز گار هم
وحید قاسمی
*********************
یک آینه که حسرت دارالسّلام هاست
یک آینه که قبله ی بیت الحرام هاست
یک آینه که عین حقیقت، مجاز نه!
یک آینه که غرق سکوت و پیام هاست
یک سو جلال حضرت خیرالنّسای خلق
یک سو جمال واضح خیرالأنام هاست
پیوند پاک سوره ی یاسین و کوثر است
آغار انکشاف تمام ظلام هاست
تلفیق نهر کوثر و امواج سلسبیل
هنگام باده نوشی و شرب مدام هاست
«حبل متین» گوشه ی جلباب فاطمه
خورده گره به پیرهن «لاانفصام» هاست
دست علی به دست«فصلِّ لربّک» است
اشراق آسمانی و صبح امام هاست
دیگر نیاز تیغ دو دَم منتفی شده است
زیرا که خطبه خطبه فدک در نیام هاست
تا «لَم یَکُن لَهُ کُفُوًا» نزد مرتضاست
خاری به چشم شور جمیع لئام هاست
باید گدا شویم و یتیم و اسیرشان
وقت نزول مائده های طعام هاست…
بر خانه ای که «تُرفَع» و «یُذکَر» نموده «اسم»،
بر خانه ای که رکن و منا و مقام هاست
مجید لشگری
************************
سرود
(به سبک کامل شده ماه شبهای علی)
تو آسمون امشب باز مهمونیه گوش کنید که وقت خطبه خونیه
فریاد میزنه جبریل امین مِی خونه شده معراج زمین
لبخند لب داماد رو ببین
وقت فراره غمه میون این همهمه
با رخصت از بزرگترا ، بله میگه فاطمه
بارون گل میباره حضرت احمد داره
دست علی و زهرا رو تو دست هم میذاره
یاحیدر ، یازهرا
******
دسته جمع ملائک سفره می چینن وقتی که نگاه عشقو می بینن
خورشید یه طرف، دریا یه طرف اعلا یه طرف، والا یه طرف
حیدر یه طرف، زهرا یه طرف
شهرو گلستون کنید لبها رو خندون کنید
به صرف شام عروسی ، عالمو مهمون کنید
دسته ی گل بیارید دل روی دل بکارید
برای این عروس و داماد ، سنگ تموم بذارید
یاحیدر ، یازهرا
******
امشب همه میدن به علی سلام میگن که ایشالا زندگی به کام
امشب مدینه شهر شعفه عالم همگی مست شد یه دفه
جشن آقا تو صحن نجفه
عجب شبیِ امشب خنده میاد روی لب
حاصل این وصلت میشه حسن و حسین و زینب
امشب ایشالا مولا شاباش میده به ماها
یک شب جمعه یه سفر زیارت کربلا
یاحیدر ، یازهرا
حمید رمی
*****************************
سرود
خوش به حال ِ اونی که پیرو مولاس ، اون مولا که پرچمش همیشه بالاس
پرونده ی قبولی کلّ اعمال ، محبت علی و حضرت زهراس
یاعلی و ، یا زهرا دوام عشق منه
یاعلی و ، یا زهرا تمام عشق منه
یاعلی و ، یا زهرا کلام عشق منه
با دعاشون دلا روشنه ، شوره زارا مثه گلشنه
یاعلی و ، یا زهرا نوای قلب منه
یاعلی و ، یا زهرا صفای قلب منه
یاعلی و ، یا زهرا صدای قلب منه
با دعاشون ، دلا روشنه ، شوره زارا ، مثه گلشنه
******
گدای این خونه شاه کلّ دنیاس ، اختیار دلامون به دست مولا
افتخار همه ی ما تا قیامت ، ولایت علی و حضرت زهرا
یاعلی و ، یا زهرا سرود اهل ولا
یاعلی و ، یا زهرا ترنّم شهدا
یاعلی و ، یا زهرا جواز کرببلا
آبروی دل مبتلا ، آرزوی همه سائلا
یاعلی و ، یا زهرا نوای قلب منه
یاعلی و ، یا زهرا صفای قلب منه
یاعلی و ، یا زهرا صدای قلب منه
با دعاشون ، دلا روشنه ، شوره زارا ، مثه گلشنه
******
وقتی بین روضه ها و هیئتاییم ، اِنگار که تو سعی ِ مروه و صفاییم
خدا رو شکر که به لطف حضرت حق ، دلداده ی اهل بیت مصطفاییم
دل ماها ، ایشالا که با صفا بشه و
حرمُ الله ، بشه قدری با خدا بشه و
متبرّک ، به اوصاف کربلا بشه و
شعارش ذکر اعلا بشه ، یا علی و یا زهرا بشه
یاعلی و ، یا زهرا نوای قلب منه
یاعلی و ، یا زهرا صفای قلب منه
یاعلی و ، یا زهرا صدای قلب منه
با دعاشون ، دلا روشنه ، شوره زارا ، مثه گلشنه
******
مس ِ قلبم انگاری کیمیا میخواد ، تجلی جلوه ی دلربا میخواد
امشبی از پدر و مادر سادات ، مدینه و نجف وکربلا میخواد
ببینید که ، من ِ دلشکسته در به درم
شده مثل ، شب درد و غصه ها سحرم
میخوره کی ، به چشمام نسیم ناب حرم
رو به سوی ، حرم میپرم ، قدم زائرا رو سرم
یاعلی و ، یا زهرا نوای قلب منه
یاعلی و ، یا زهرا صفای قلب منه
یاعلی و ، یا زهرا صدای قلب منه
با دعاشون ، دلا روشنه ، شوره زارا ، مثه گلشنه
امیر عباسی
*********************
سرود
جشن پیوند دو نور ربُ الاعلا ، مبارک باشه به ذات حیّ یکتا
تهنیت از حضرت باریتعالی ، به نبی و آل پیمبر
شور ِ سُرور همه لبها ، نغمه ی هر عاشق شیدا
با شعفی ناب و بی همتا ، ذکر یا حیدر و یا زهرا
بادا مبارک یا مولا ، بادا مبارک یا زهرا
******
میخونن شعر شعف لیلا و مجنون ، شده خوشحال و خوش و شاد و غزلخون
سر زهرا و علی آلاله بارون ، رفته غم از هر دلی بیرون
شد چراغونی و نور افشان ، از شرافت تموم عالم
جمله ی حور و ملک اینه ، تهنیت ای رسول اکرم
بادا مبارک یا مولا ، بادا مبارک یا زهرا
******
ای عزیزان ِ دل ختم رسولان ، ما گدایان شما هستیم به قرآن
بدهید در راه حق از لطف و احسان ، یا علی جان یا فاطمه جان
قلب مصفّا میخواهیم ، روزی ِ تقوی میخواهیم
توشه ی فردا میخواهیم ، خیر دو دونیا میخواهیم
بادا مبارک یا مولا ، بادا مبارک یا زهرا
امیر عباسی
*******************************
سرود
دل مشتاقان ز شادی ، بی قرار ِ بی قرار است
گل بریزید گل بریزید ، جشن پیوند دو یار است
نبی چون ذات حق ، به شوقی منجلی
بگوید تهنیت ، به زهرا و علی
یا زهرا یاعلی
******
وصل دو یار عزیز و ، دلبرا بادا مبارک
ازدواج دو نگار ، هل اتی بادا مبارک
الهی که شویم ، ز عزت ما همه
فداییّ رَه ِ ، علی و فاطمه
یا زهرا یاعلی
******
ما که مِهر اهل بیت ِ ، مصطفی در سینه داریم
در ره ِ عشق علی و ، فاطمه جان می سپاریم
تمام ِ فخر ِ ما ، ثنای اهل بیت
الهی که شویم ، فدای اهل بیت
یا زهرا یاعلی
امیر عباسی
*******************************
سرود
بر همه عالم ، تهنیت بادا ، جشن پیوند ِ، حیدر و زهرا
جشن پیوند دو نور داور است ، جشن وصل دو گل پیغمبر است
جشن رحمت ، جشن نور است ، غم امشب از ، هر دل دور است
این عروسی به همه مبارک باد ، جان فدای این عروس و این داماد
تهنیت بگو به شخص پیغمبر ، با گل ِخنده و با یک قلب شاد
تهنیت یا سیدی یا مصطفی
******
گل بریزد از ، جنت الاعلا ، بر سر حیدر ، بر سر زهرا
هر مَلَک محو ِ تجلای حیدر ، حوریان به دور زهرای اطهر
دل ِ عالم ، شده شیدا ، بَه بَه ، به این ، جشن زیبا
ای خوشا کسی که هر دم میکند ، روی دل سوی علی و فاطمه
باشد از عنایت خاص ایزد ، سائل کوی علی و فاطمه
تهنیت یا سیدی یا مصطفی
******
شکر للّه ما ، غرق آواییم ، عبد مولاییم ، عبد زهراییم
فقر ما و فضل و جود و احسان ها ، هر چه داریم بُوَد از لطف آن ها
ای بر روی ، لب ذکرتان ، جان ها فدای راهتان
ای بُوَد سعادت ما پیروان ، که شویم یاور عترت و قرآن
میرسد روز ظهور انشاءالله ، از عنایت خداوند منّان
العجل یا حجت بن العسگری
امیر عباسی
*********************
سرود
در این جشن با صفا ، دلها مصفاّ باشد
پیوند فرخنده ی ، علی و زهرا باشد
نازل شده ز رحمت ، آیه های تبارک
بگو با شور و شادی ، یا مصطفی مبارک
یامصطفی مبارک
******
مدح این دو بخوانیم ، با قلب خوشحال وشاد
جانم عالم قربانِ ، این عروس و این داماد
دو دریای خوبی و ، وفا به هم رسیدند
دو جلوه ی رحمتِ ، خدا به هم رسیدند
یامصطفی مبارک
******
ما سائلان ِ مسکین ، امشب از آل عبا
هم مدینه میخواهیم ، هم نجف هم کربلا
آرزوی ما بُوَد ، که با یاد شهدا
زائر ِ نجف شویم ، با سربند ِ یا زهرا
یا علی یا مرتضی
امیر عباسی
******************************
سرود
خنده بر لب عالم همه مبارک وصال علی و فاطمه مبارک
عاشق، به لبش مدح و سرور و آوا
عاشق، به دلش عشقِ علی و زهرا
عاشق ، سر میده ، هِی آوا ، یا علی ، یا زهرا
ما که بر حبّ علی اسیریم به حریم فاطمه فقیریم
میریم امشب همگی مدینه صله از ختم رسل میگریم
یا علی یا فاطمه مبارک
******
گلِ شور و شعف میزنه جوونه میخونم نغمه و شور عاشقونه
عشق ، این دو محبوب خدا قشنگه
جشن ، وصلِ نور و هل اتی قشنگه
ذکرم ، با شوری ، بی همتا ، یا علی ، یا زهرا
کاسه ی خالی آوردیم آقا به درِ مجلس جشن شما
به پای هم الهی پیر بشید به سلامتی به لطف خدا
یا علی یا فاطمه مبارک
******
میده از قلب خود گزارش به هر دو پیمبر میکنه سفارش به هر دو
زهرا ، همراهیش کن همیشه دمادم
حیدر ، این امانت و به تو سپردم
با هم ، باشید تا ، به آخر ، ای زهرا ، ای حیدر
همه جا پشت سرِ هم باشید توی شبها قمرِ هم باشید
دعای من همیشه با شماس تو خطر ها سپر هم باشید
یا علی یا فاطمه مبارک
امیر عباسی
****************************
سرود
(شعر خوانی در قالب بحر طویل)
شراب عشق مینوشم ، زجام عشق مدهوشم ، لباسی زر نما از تار و پود بی نظیر
شوق میپوشم ، زنم دم فارغ از هر غم ، چو شبنم روی گلهای گلستان ولا
از دو گل زیبای طاهایی ،دو درّ بحر زیبایی ، در اوج شور و شیدایی ، نوایی از
شعف بر لعل جانم زمزمه باشد، نوای روح من یا حیدر و یا فاطمه باشد
به این اذکار نورانی دلم هو هو کنان ، راهی دریا شد…
عید وصل دو لاله ی زیبا شد عید وصل دو نور بی همتا شد
ذکر عشق تمامی مشتاقان چون پیمبر ، یا علی ، یا زهرا شد
******
در اوجِ آسمان با بانگ روح افزا و روحانی ، ملائک خنده بر لب با جمالی از فروغ لطف نورانی
همه با یکدگر با صدق و ، با اخلاص بنمودند فردوسِ مصفا را چراغانی ، وَ در عالم
صلا سر میدهند ای مردم عالم ، بوَد جشن وصال دو گل گلزار ، پیغمبر، دو یاس گلشن دلبر
دو نور جلوه ی داور ، دو انسان خدا منظر ، دو بحرالله را گوهر ، سَر و سَرور ، دل و دلبر
که با نام خداوندیِ این دو ، توبه ی آدم قبول افتاد و او مقبول درگاه ربوبیّ ِ خدای
حیّ بی همتای اعلا شد…
عید وصل دو لاله ی زیبا شد عید وصل دو نور بی همتا شد
ذکر عشق تمامی مشتاقان چون پیمبر ، یا علی ، یا زهرا شد
******
بگو در آستان حضرت معبود ، در این ماه ذِلقعده که یا رب بنده ای در محضرت آمد
اگر چه گشته او در امتحان صبر و طاعت رد ، الا ای خالق سرمد ، تو را سوگند بر احمد
اگر چه او گنهکار است ، امّا از محبین علی و همسرش زهراست در عالم
قسم بر شاهِ مردان مظهر ایمان ، قسم بر کوثر قرآن ، قسم بر فجر ، بر فرقان
قسم بر نور و الرّحمن ، وَ معنای لطیف ناب و زیبا و ، دل انگیزِ دو لفظ لؤلؤ و مرجان
به حقّ چهارده نوری که از سوی خدا آمد ، برای لطف و جود و رحمت و غفران
بین در مانده ام دستم بگیر ای مهربان تا آن زمانی که ، ببینم جلوه های نور عشق
حیدری و فاطمی در صفحه ی رخساره ام از لطف پیدا شد…
عید وصل دو لاله ی زیبا شد عید وصل دو نور بی همتا شد
ذکر عشق تمامی مشتاقان چون پیمبر ، یا علی ، یا زهرا شد
امیر عباسی