عروسی اسلامی

The islamic wedding- برپایی عروسی بانشاط بدون گناه -العرس الاسلامی

عروسی اسلامی

The islamic wedding- برپایی عروسی بانشاط بدون گناه -العرس الاسلامی

عروسی اسلامی

حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله هم برای دختر مکرمه خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زنها دست زدند و خوشی کردند.
مقام معظم رهبری

طبقه بندی موضوعی

۲۲ مطلب با موضوع «خاطرات» ثبت شده است

این ایده توسط آقای شامحمدی در گروه تلگرام عروسی اسلامی منتشر شده است

جهت عضویت اینجا را کلیک کنید


یه سوال:


وقتی که خطبه عقد میخونن

چند بار عاقد میخواد از عروس «بله» بگیره،


میگن:عروس رفته گل بچینه

چرا باید از همون آغاز زندگی و پیمان زناشویی دروغ گفته بشه؟

حالا هرچند مصلحتی و بر روی رسوم!

چرا این دروغ گفتن رو  رسم و رسوم کنیم و به نسل های آینده منتقل کنیم؟

عـــروس و دومـــاد که سر سفره عقد قرآن به دست نشستن



تو یکی از مکان هایی که خطبه عقد جاری میشد…

عاقد وقتی که می خواست از عروس «بله» بگیره…


گفتن: عروس خانم داره سوره نور میخونه

واقعا هم سوره نور رو داشتن عروس و دوماد میخوندن


چرا این روش رو الگو و نمونه قرار نمیدیم؟

چه مانعی داره که موقع عقد به عروس خانم و آقا دوماد بگن قرآن بخونن که اگه عاقد خواست «بله» بگیره

بگن عروس خانم مشغول خواندن قرآن هست؟

زمانی که خدا باهاش صحبت میکنه و بهش سفارش میکنه.


سوره کوثر = سوره حضرت زهرا(س)

سوره یاسین = قلب قرآن

آیة الکرسی = سید آیات قرآن

سوره الرحمن = عروس قرآن


یا بگن عروس داره برای سلامتی امام زمان(عج) صلوات میفرسته

تا همه صلوات بفرستند و فضامتبرک بشه به نام خاتم الانبیاء محمد مصطفی(ص)



اونایی که موافق هستن این پیام به بستگان و دوستانشون پیشنهاد بدن


تا عادتهای بی فایده به عادتهای بافایده و قرانی عوض بشه



زندگــی هاتون مهـــــدوے و اهل بیت پسند

همراه حـــب فاطمی و عشـــ❤️ــق علوے.




عروسی دختر رهبر / سازگار

جهت دریافت کلیپ تصویری و مشاهده آن در آپارات، روی تصویر بالا کلیک کنید. 

جهت مشاهده کلیپ ، تصویر زیر را کلیک کنید 

ازدواج علامه حلی در 15 سالگی به روایت دکتر حسن عباسی

جهت مشاهده کلیپ روی تصویر کلیک کنیداستاد قرائتی / بازشدن گره ازدواج با توسل به امام حسین علیه السلام

متن زیر را «کبوتر حرم» (یکی از اعضای گروه تلگرام عروسی اسلامی) منتشر نموده است:


ازدواج به سبک شهدا 

همسر شهید احمدی روشن:

 آقا مصطفی مرا در دانشگاه دیده بود و میگفت:

«حجب و حیا و متانت تو با دیگران فرق میکرد و دلیل اصلی انتخابم این بود»

ایشان فوق العاده صادق بودند، زمانی که پیشنهاد ازدواج دادند، به من گفتند:

«من نه کار دارم، نه سربازی رفتم و نه درسم تمام شده»

بنده با توجه به محبت، ایمان و صداقت آقا مصطفی رضایت اولیه را دادم و این قضیه ۳ سال طول کشید.من و آقا مصطفی سال ۸۲ عقد و سال ۸۳ ازدواج کردیم. بعد از ازدواج مسئله خدمت سربازی و کارشان هم حل شد.

 مهریه من ۵۰۰ سکه بود اما باهم ۱۴ سکه را توافق کردیم و ایشان هم مهریه ام را دادند. مراسم ازدواجمان نیز در منزل خودمان با حضور ۹۰ مهمان برگزار شد.

مجلس عروسی را که در منزل مادرم گرفتیم، با توجه به موقعیت خودمان، عروسی نه خیلی ساده و نه خیلی مجلل بود. ماشین پراید یکی از دوستان مصطفی را گل زده بودیم.

نسبت به  ازدواج دوروبری ها مراسم ما خیلی ساده تر بود.هم خانواده ها از این وضع راضی بودند و هم خودمان.هم جشن آبرومندانهای بود و هم خیلی خیلی ساده نبود. آقا مصطفی کارش طوری بود که اکثر اوقات در خانه نبود که بتواند کمکی بکند،ولی اگر کاری از دستش برمیآمد انجام میداد.

مثلاً وقتی مهمانی سرزده میرسید کمک میکرد.

 شرط  ازدواج مصطفی با همسرش این بود که اگر یک روز  ازدواج کردیم و من خواستم به  لبنان بروم و  شهید شوم حق نداری جلوی من را بگیری.

قبل از عقدمان خواب دیدم، هوا بارانی است و من سر مزاری نشسته بودم که روی سنگ مزار نوشته شده بود « شهید مصطفی احمدی روشن»

این خواب را  برایش تعریف کردم.یک لحظه هم بعد از ازدواجمان فکر نمیکردم که او به شهادت نرسد.

تولد: 17/6/1358

شهادت: صبح چهارشنبه 21/10/1390 بر اثر انفجار یک بمب مغناطیسی در خودروی خود در میدان کتابی ابتدای خیابان گل نبی تهران بدست عوامل استکبار

مسابقه برداشتن سینی مسی با یک دست / عروسی اسلامی / مسابقه عروسی / بازی محلی

در بعضی مناطق، مسابقاتی برگزار می شده که «آقاداماد» به نفر برگزیده ، جایزه ای میداده 

نمونه: 

برداشتن سینی های مسی قدیمی (که خیلی هم سنگین بودند) با یک دست

نفرات برتر به مرحله بعد راه می یافتند 

در مرحله بعد یک عدد کله قند روی سینی قرار می دادند تا وزن آن بیشتر شود 

و در مرحله بعد ، مدت نگه داشتن سینی بهمراه کله قند ، ملاک پیروزی می شد

در این مرحله ، حضار و شرکت کنندگان، با شوخیها و سروصداها  و شعرخوانی های خود ، سعی در تشویق و یا تضعیف شرکت کننده دارند 


هنوز ندیده بودمش ولی همه مخالف بودیم،جز پدرم که به واسطه رابطه استاد و شاگردی، در این چند سال شناخت کاملی ازش داشت. چند ماهی، من هی سکوت می کردم و او هی نماینده میفرستاد.

***********************

همراه زنی میانسال در اتاق نشسته بودند. از زن پرسیدم: اینها که هستند؟

گفت: آنکه سمت راست نشسته و عمامه ی سیاه دارد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وآنکه وسط نشسته و عمامه ی سبز دارد، حضرت امیرالمومنین علیه السلام و آخری که عمامه سیاه دارد امام حسن علیه السلام است.

خیلی خوشحال شدم و خواستم وارد حیاط شوم که زن جلویم را گرفت و گفت:


" تو که آنها را دوست نداری !!! "


از خواب پریدم.


**********************

من و امام خمینی(قدس) - در نیمه ی ماه رمضان و شب ولادت امام حسن علیه السلام عروسی کردیم.

آن هم در خانه ای که وقتی وارد شدم همان حیاطی را دیدم که در خواب دیده بودم

منبع:یک قرص آرامش بخش برای عروس و داماد/ص 53

#عروسی_علماء #ازدواج_علماء #ازدواج_امام #ازدواج_علماء #امام_خمینی #خواستگاری

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید حسن اعتراف در سال 1367 در منطقه عملیاتی شلمچه و در سن 20 سالگی به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید 6 ماه پس از شهادت به وطن بازگشت.

سرکار خانوم “قدسیه سرخه ای”، همسر آیت الله مهدوی

حق انتخاب نداشتم 

 ۲ ماه بود که وارد کلاس ششم شده بودم. یعنی درست سال ۱۳۳۸که در آن سال پدرم با پدر آیت الله مهدوی به سفر حج رفتند و این سفر باب دوستی و مراودت شد و دعوت پدر آیت الله مهدوی از پدرم به باغ کن موجب صمیمیت خانواده ها شد. بعد هم صحبت شد که یک وصلتی انجام شود که البته من حق انتخاب نداشتم. آن روزها ۱۱ ساله بودم و با اینکه از این وصلت ناراضی بودم ما را سر سفره عقد نشاندند.

جوان ها عشق ندارند

من نمی دانم که عاقد، آیت الله “سید صادق لواسانی”، چه دعایی در حق ما کردند که ورق در زندگی من برگشت و ۵۰ سال عاشقانه و با محبت در کنار آیت الله مهدوی کنی زندگی شیرینی را تجربه کردم.

مهریـــــه

مهریه من ۱۰ هزار تومان بود اما برای من اینها ارزشی نداشت. اما امروزه جوان ها انگیزه ای برای عشق ندارند و در هرجای زندگی که هستند قانع نیستند و لذت نمی برند.