ای جوان زن از پی رفع هوسرانی بگیر
لیک دستوری زمن ای مرد ایمانی بگیر
اولا، کن خواستگاری دختر فامیل خویش
چونکه اخلاق و مرامش خوب میدانی بگیر
ثانیا ،کن خواستگاری دختر همسایه را
پس عنان از دست خواهشهای نفسانی بگیر
ثالثا، گر دختر هالو به عالم طالبی
ازبرای تجربه جانا بیابانی بگیر
رابعا،ای مرد دانشمند با فضل و کمال
دختر فهمیده گر خواهی توتهرانی بگیر
دختر یزدی برایت خوب قلیان چاق کند
پسته گر خواهی خوری بسیار،دامغانی بگیر
آش قنوید اگر خواهی قمی کن اختیار
گر که قالی باف میخواهی تو کاشانی بگیر
کته ماهی گرکه میخواهی خوری،روزوشب
رشتی یا مازندرانی را برو انی بگیر
اززنان ساده لوح خواهی اگر،قزوین بود
گرکه میخواهی زن دانا همدانی بگیر
گرکه میخواهی بگیری یک زن زبروزرنگ
یا زسمنان یا زگرگان یا خراسانی بگیر
سبزه و شیرین زبان و با نمک خواهی اگر
دخت کرمانشاه و آبادان و شمرانی بگیر
دخت شیرازی سر پیری تورا حال آورد
با وفا خواهی اگر بشنو تو کرمانی بگیر
گرکه خواهی یک زن حاضر جواب و نا قلا
گرچه میترسم بگویم رو صفاهانی بگیر
گر تمیزوبا هنر خواهی خبردارت کنم
یا برو تبریز یا که دخت زنجانی بگیر
گرقناعت پیشه باشی چهار زن عقدی بس است
ور طمع کاری به صیغه هرچه بتوانی بگیر
الغرض هر دختریرا می نمایی انتخاب
همچو این مجلس برایش جشن اعیانی بگیر
شیروکاکائووشربت و شیرینی و بستنی
پرتقال شهسوار و سیب لبنانی بگیر
پس نگه دار از برای شام جمع دوستان
بهرشان آنگه چلو با برگ سلطانی بگیر
گر که میخواهی نمایی دوستانرا مستفیض
دعوت از آقای قاری در ثنا خوانی بگیر
ازمرحوم قاری