عروسی اسلامی

The islamic wedding- برپایی عروسی بانشاط بدون گناه -العرس الاسلامی

عروسی اسلامی

The islamic wedding- برپایی عروسی بانشاط بدون گناه -العرس الاسلامی

عروسی اسلامی

حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله هم برای دختر مکرمه خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زنها دست زدند و خوشی کردند.
مقام معظم رهبری

طبقه بندی موضوعی

۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر طنز» ثبت شده است

اشعار زیر توسط «ناشناس» در گروه تلگرام عروسی اسلامی منتشر شده است : 


نظر بر ماه مجلس کن چه زیبا و چه خرسند است


           گلی از گل ستان های دیار پاک راوند است


................ بود نامش ...................... بود شهرت


          به مادر هم پدر هم خواهران او یار و دلبند است


سفارش کرده مه داماد تناول کن میوه همراه شیرینی


         تو نوش جان نما خوش باش چه کارداری کیلوچنداست


جوانی که نداری زن برو یک زن بگیر جانم


          تو گوش کن این سخن را از من سیّدرضا پند است


نصیبش کرده حق دوشیزه ای از بیت ..............


           که ایشان در فَـرامین الهی سخت و پایبند است


بزرگان گفته اند خنده برای درد ؛ درمان است


            رخش شاد است مه داماد مدام در حال لبخند است


بگویید به بابا داماد برام پاکت مهیا کن


             که اینک خنده بر لب دارد و دستان او بند است


اگر خواهی بدانی شاعر اشعار که می باشد


              مال همشهری تو سیّدرضا بچه راوند است

اشعار زیر توسط «ناشناس» در گروه تلگرام عروسی اسلامی منتشر شده است : 


تازه داماد برو ماه عسل وادی طوس


            با پراید و پژو ؛ زانتیا ؛ دوُ یا اتوبوس


کن تبرک همه ی زندگیت با همسر


           باتوسّل به شه ملک خراسان؛رضاشمس شموس


کاشکی امشب بدهد تازه دوماد بر یاران


           بهر شام شبشون هم چلومرغ و هم خروس


خنده گویند که درمان همه امراض است


            خنده کن دوست عزیز از چه نشستی تو عبوس


این عروسی که بود سنّت پاک نبوی


             هم مبارک به دوماد باشد و هم تازه عروس


ساقدوشی که نشستی به بر مه داماد


              عوض ما همگی صورت دامادو ببوس


ای خدا قسمت ما کن که به زودی برویم


              مشدقالی و قم با ماشین مینی بوس

ازدواج واجب است همچو صلاة

                   مایـه ی عزت است و هم برکـات

کـام خـود را صـفا بـده امـشب

                   بر نبی(ص) و علی(ع) فرست صلوات

شعر زیر توسی «ناشناس» در گروه تلگرام عروسی اسلامی منتشر شده است : 


چه خوش باشد در این عالم شب زیبای دامادی

                                        که چیده می شود از بهر داماد حجله شادی

بگوییم جملگی تبریک به مه داماد بزم ؛ اینک

                                      زنیم کف بهر مه داماد ندارد هیچ ایرادی

لبان جمله ی پیر و جوان بنگر چه خندان است

                                        که کرده جملگی اینک ز دامادی خود یادی

سفارش می کنم اینک جوانان را که زن گیرند

                                       حسین ومصطفی عباس جواد و داوود و هادی

چه زیبا مجلسی برپا شده از بهر مه داماد

                                      زشادی باب مه داماد به غبغب می کند بادی 

خداوندا عطا فرما به مه داماد یه جین فرزند

                                      به هر کی خوبشو دادی تمام زندگی دادی

توقع از من "سادات" بگو تو از چه رو داری ؟

                   مگر تو چند قرون امشب برای خوندنم دادی؟

توقعات جوان های نسل جدید

نمیدانم چرا از تازه دامادان همه یک خانه می خواهند

حقوق یک به بالا را ؛ ز وی ماهانه می خواهند

به این دنیای وانفسا شده مهریه ها سنگین

هزار و سیصد و شصت سکه و هم خانه می خواهند

به سابق کی عروسی صحبتی از حق سُکنا بود

ولی اینک عروسان سوبسید و یارانه می خواهند

خوشا آنروز عروسی ها به پا میشد به منزلها

ز آقا داماد اینک سالن جانانه می خواهند

الهی بسوزد پدر مُد بعضی از دخترها

لباس آنچنانی و مُد مردانه می خواهند

خدا رحمی کند بر نوجوان نسل آینده

که حتما اون زمان از وی یِ میلیون سکه شاهانه می خواهند

قدیما بود اسباب بازی ما ؛ ماشینلاکی

ولی اینَک به جای ماشین لاکی همه رایانه می خواهند

چقدر فیس و اِفاده میفروشند مام شوهرها

عروس باکلاس و خوشگل و فرزانه می خواهند

برای اینکه عشقولانه از خود دَر کُنه"سادات"

یِ عروس خوب اینک بی چک و بی چانه می خواهد

آخر این هفته جشن ازدواج ما به پاست

با حضور گرم خود در آن صفا جاری کنید

ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است

لطفاً از آوردن اطفال خودداری کنید

بر شکم صابون زده آماده سازیدش قشنگ

معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید

تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه

با غذا و میوه ی آن جشن افطاری کنید

البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها

پیش فامیل مقابل آبروداری کنید

میوه شیرینی شب پاتختی مان هم لازم است

پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید

گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی

دل به حال ما و او سوزانده اخطاری کنید

موقع کادو خریدن چرب باشد کادوتان

پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید

هرچه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر

هدیه را هم چرب تر از روی ناچاری کنید

در امور زندگی دینار اگر باشد حساب

کادو نوعی بخشش است آن را سه خرواری کنید

گرم باید کرد مجلس را از این رو گاه گاه

چون بخاری بهر تنظیم دما کاری کنید

ساکت و صامت نباشید و به همراه موزیک

دست و پا را استفاده آن هم ابزاری کنید

لامبادا تانگو و بابا کرم یا هرچه هست

از هنرهاتان تماماً پرده برداری کنید

البته هرچیز دارد مرزی و اندازه ای

پس نباید رقص های نابه هنجاری کنید

حرکت موزون اگر در کرد از خود دیگری

با شاباش و دست و سوت از او طرفداری کنید

کی دلش می خواهد آخر در بیاید سی دی اش؟

با موبایل خود مبادا فیلمبرداری کنید

در نهایت مجلس ما را مزین با حضور

بی ادا و منت و هر گونه اطواری کنید

 بشنو از من چون حکایت می کنم

 از جدایی ها شکایت می کنم

 

 کز تجرد تا مرا ببریده اند

 از شعورم بارها پرسیده اند

 چند سال پیش استادان فن

 در خلال گفتگوهایی به من

 منعکس کردند این اخبار را

 این خبرهای مسرت بار را

 ازدواج از روزگاران الست

 از فنون انتحاری بود وهست

 جمعی از نام آوران عهد دور

 کاین زمان هستند از اهل قبور

 دل به کار ازدواج انداختند

 پرچم این کار را افراختند

 ازدواج از اول این جوری نبود

 زن ذلیلی نیز مجبوری نبود

 ازدواج این قدرها مشکل نبود

 در جوانان این قدر دل دل نبود

 بله های دختران هنگام عقد

 مرتبط با خط ایرانسل نبود

 مهریه این قدرها سنگین نبود

 چهره ی دامادها غمگین نبود

 قیمت کل جهاز دختران

 بود تنها در حدود صد قران

 بین زن یا مرد سالاری نبود

 از کتک کاری، نه!آثاری نبود

 هیچ کس پایش چنین لنگان نبود

 زیر چشمش جای بادمجان نبود

 مرد بودن هیچ رسوایی نداشت

 کله ها ربطی به دمپایی نداشت

 گفته اند این حرف ها را دیگران

 در خصوص ویژگی های زنان

 این که پر مهرند در کل فصول

 سخت بیزارند از ماشین وپول

 سخت محتاطند در رانندگی

 عینهو ابرند در بارندگی

 مرتبط هستند با کفش ولباس

 دوست می دارن مرد با کلاس

 مدتی در پخت وپز نام آورند

 بعدها در کونگ فو جام آورند

 مدتی شمشیرباز ماهرند

 چند وقت بعد آرایشگرند

 گرچه بیزارند از مرد ببو

 سخت می ترسند از اسم هوو

 اغلب آنان رفیق همسرند

 عاشق چشمان مادرشوهرند

 صد هنر می بارد از انگشتشان

 جان مردان هست اندر مشتشان

 کار نیکو کردن از پر کردن است

 کار زن ها خوب غرغر کردن است

 وقتی از بی پولی ات غر می زنند

 گوییا بر فرقت آجر می زنند

 ((زن بلا با شد به هر کاشانه ای

 بی بلا هرگز نگردد خانه ای

 آن چه شیران را کند روبه مزاج

 ازدواج است ازدواج است ازدواج))

 طبل ما را زد چنین دستان زن

 ((گر تو بهتر می زنی بستان بزن ))

 

محمد حسین صفاریان

«بوسه»

احضار دادماد ـ پدر داماد ـ پدر عروس


آقا داماد بباید به ادب تن بزند
دل مستانهی خود را به دو گلشن بزند
آقا داماد به لطف و ادب و عشق خودش
بوسهای بر گل رخسار پدر زن بزند
* * *آقا داماد نباید که دگر غُر بزند
بار ماشین دو جیبش رو دگر پُر بزند
آقا داماد کنون ساده دل و بی پروا
بوسه بر دست پدر بهرِ تشکر بزند
* * *پدران هر دو به میخانهی دل سر بزنید
هر دو مدهوش ز جامِ می و ساغر بزنید
خواهشی میکنم از هر دو ببخشید مرا
بوسه بر صورت داماد چو گوهر بزنید
* * *آقا داماد مرو صبر نما، دم بزنیم
خط سرخی به وجودِ غم و ماتم بزنیم
مگه مداح ندارد دل اگر او خواهد
بوسهای بهر محبت به لبِ هر بزنیم

ای جوان زن از پی رفع هوسرانی بگیر

لیک دستوری زمن ای مرد ایمانی بگیر

اولا، کن خواستگاری دختر فامیل خویش

چونکه اخلاق و مرامش خوب میدانی بگیر

ثانیا ،کن خواستگاری دختر همسایه را

پس عنان از دست خواهشهای نفسانی بگیر

ثالثا، گر دختر هالو به عالم طالبی

ازبرای تجربه جانا بیابانی بگیر

رابعا،ای مرد دانشمند با فضل و کمال

دختر فهمیده گر خواهی توتهرانی بگیر

دختر یزدی برایت خوب قلیان چاق کند

پسته گر خواهی خوری بسیار،دامغانی بگیر

آش قنوید اگر خواهی قمی کن اختیار

گر که قالی باف میخواهی تو کاشانی بگیر

کته ماهی گرکه میخواهی خوری،روزوشب

رشتی یا مازندرانی را برو انی بگیر

اززنان ساده لوح خواهی اگر،قزوین بود

گرکه میخواهی زن دانا همدانی بگیر

گرکه میخواهی بگیری یک زن زبروزرنگ

یا زسمنان یا زگرگان یا خراسانی بگیر

سبزه و شیرین زبان و با نمک خواهی اگر

دخت کرمانشاه و آبادان و شمرانی بگیر

دخت شیرازی سر پیری تورا حال آورد

با وفا خواهی اگر بشنو تو کرمانی بگیر

گرکه خواهی یک زن حاضر جواب و نا قلا

گرچه میترسم بگویم رو صفاهانی بگیر

گر تمیزوبا هنر خواهی خبردارت کنم

یا برو تبریز یا که دخت زنجانی بگیر

گرقناعت پیشه باشی چهار زن عقدی بس است

ور طمع کاری به صیغه هرچه بتوانی بگیر

الغرض هر دختریرا می نمایی انتخاب

همچو این مجلس برایش جشن اعیانی بگیر

شیروکاکائووشربت و شیرینی و بستنی

پرتقال شهسوار و سیب لبنانی بگیر

پس نگه دار از برای شام جمع دوستان

بهرشان آنگه چلو با برگ سلطانی بگیر

گر که میخواهی نمایی دوستانرا مستفیض

دعوت از آقای قاری در ثنا خوانی بگیر

ازمرحوم قاری

شد عروسی بپا   بهر دو مه لقا

آفرین  آفرین     مرحبا  مرحبا

*

داماد با وقار بسکه زیبا شده

غنچه های لبش مثل گل واشده

وان یکاد بخوانید

براین قد و بالا

شد عروسی بپا   بهر دو مه لقا

آفرین  آفرین     مرحبا  مرحبا

*

دوستان کف زنید چون شب شادیه

روز خوشبختی و شام دامادیه

این عروسی بود

مبارک از خدا

شد عروسی بپا   بهر دو مه لقا

آفرین  آفرین     مرحبا  مرحبا

*

داماد است چه زیبا عروس است مه جبین

این یکی بی بدل آن یکی بی قرین

دوستان خرمند در این جشن صفا

شد عروسی بپا   بهر دو مه لقا

آفرین  آفرین     مرحبا  مرحبا